سلام دوستان خوبم من هر مساله ای رو حل می کنه یه مورد دیگه برام پیش میاد مساله ای که واقعا منو به هم می ریزه ترس از بی آبروییه من همیشه از بی آبرویی می ترسیدم و بعضی وقتا دچار وسواس فکری میشم و از کاه کوه می سازم و مثلا افکار منفی دارم مثلا می ترسم عکس یا فیلمی ازم پخش شه یا می ترسم کسی آبروی منو ببره واسه همین هیچ وقت به جنس مخالفم اعتماد نکردم چون خانواده سنتی و سختگیری داشتم و همیشه منو از بی آبرویی می ترسوندن و خیلی احتیاط می کنم طوری که بعضیا بهم می گن تو افکارت عهد بوقیه .اینقد وسواس فکریم زیاده که مثلا اگه برم توی اتاق پرو و بخوام مثلا لباس عوض کنم تا چند روز ذهنم درگیره که نکنه اتاق پرو دوربین داشته و …..و چیزای مشابه و کارامو زیر ذره بین می زارم وانگار ذهنم دنبال یه مساله می گرده که منو آزار بده و این منو عصبی می کنه و از طرفی چون خیلی می ترسم از این نگرانم که نکنه برام پیش بیاد چون می دونم به هر چی فک کنی اتفاق میوفته من واقعا نمی تونم کنترلش کنم و تپش قلب می گیرم و نفس کشیدن برام سخت شده واقعن دلم برای گذشته تنگ شده دلم برای معصومیتم تنگ شدع احساس میکنم پیش همه آبروم رفت چون همه بااام ی طوری رفتار میکنن